با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ گامهای تکنیکی در جهت رفع و کاهش مشکلات نوشتاری
زیارت عاشورا

گامهای تکنیکی در جهت رفع و کاهش مشکلات نوشتاری

 

 

1-   اولین گام، بررسی وضعیت بینایی دانش آموز است. در صورت عدم مشکل جدی در چشمها، ادراک بینایی نیز نقش مهمی را در یادگیری خواندن و نوشتن دارد. تعدادی از دانش آموزان در تمریناتی که مربوط به این فرآیند است با مشکل رو به رو هستند. به عنوان مثال دانش آموز نمی تواند بین کلماتی مانند حوادث، حوادس، هوادس و... تفاوت بگذارد.

2-   بررسی وضعیت اندام گفتاری دانش آموز نیز در این دسته از کودکان ضروری است. از عوامل دیگری که باعث غلطهای املایی می شود اختلال تلفظ است. به عنوان مثال، دانش آموزی که زیپ را دیپ تلفظ می کند در املا نیز همین طور عمل می نماید. بنابراین این کودکان باید به گفتار درمان مراجعه نمایند.

3-   ارزیابی مهارتهای حرکتی ظریف دانش آموز نیز باید مد نظر باشد، زیرا در بعضی از مواقع بر اثر شیوه نوشتن نامناسب، غلطهای املایی زیاد می شود، در نتیجه باید طرز صحیح قرار گرفتن مداد بین انگشتان، وضعیت نشستن و قرار گرفتن کاغذ مقابل دانش آموز، به او آموخته شود. در این زمینه تمرینات مربوط به هماهنگی چشم و دست  کمک زیادی به رفع این مشکل می کند.

4-   بررسی حافظه بینایی دانش آموز نیز از اهمیت لازم برخوردار است. یکی از علل اصلی ناتوانی در املای صحیح کلمات با حروف همصدا مربوط به ضعف در حافظه بینایی دانش آموز است. اکثر این کودکان نمی توانند آنچه را که از تک تک حروف یا ترتیب توالی آنها از طریق دیدن به خاطر سپرده اند حفظ کنند.

5-   تعدادی از کودکان نیز در پیوند دادن صدا و نماد نوشتاری دارای مشکل هستند و نمی توانند صداهایی را که می شنوند به نماد مناسب آن تبدیل نمایند که علت آن  گاهی ناشی از ضعف در حافظه شنیداری و تشخیص و تمیز شنیداری می باشد.

 

باتشکراز:روانشناسی دانش آموز

http://koodakanebartar.blogfa.com



تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 7:8 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

چگونه عزت نفس و اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم ؟

یکی از صفحات فایل پاورپوینت مورد دانلود ، انتخاب شده :

 

طناب باورهای غلط را از دست و پایت باز کن.

کوهنوردی که می خواست از بلندترین کوه‌ها بالا برود پس از سالها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد. ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می‌خواست، تصمیم گرفت به تنهایی از کوه بالا برود. شب، بلندی‌های کوه را در برگرفته بود و مرد هیچ چیز را نمی دید. همه چیز سیاه بود و اصلاً دید نداشت. ابر هم روی ماه و ستاره‌ها را پوشانده بود.

همان طور که از کوه بالا می‌رفت پایش لیز خورد و در حالی که به سرعت سقوط می‌کرد، از کوه پرت شد.

در حال سقوط فقط لکه‌های سیاهی مقابل چشمانش می‌دید و احساس وحشتناک کشیده شدن بوسیله قوه جاذبه او را در خود می‌گرفت. همچنان سقوط می‌کرد، در آن لحظات تمام رویدادهای خوب و بد زندگی اش به یادش آمد. اکنون فکر می‌کرد مرگ چقدر به وی نزدیک است. ناگهان احساس کرد طناب دور کمرش محکم شد و در میان آسمان و زمین معلق ماند.

در این لحظه ی سکون، چاره‌ای برایش نماند جز آنکه فریاد بزند: خدایا کمکم کن. ناگهان صدای پرطنینی از آسمان شنیده شد: چه می خواهی؟ کوهنورد گفت: ای خدا نجاتم بده.

واقعا باور داری که من می توانم نجاتت دهم؟  البته که باور دارم.

اگر باور داری، طنابی که به دور کمرت بسته است پاره کن.

یک لحظه سکوت... و کوهنورد تصمیم گرفت با تمام نیرو طناب را بچسبد.

گروه نجات روز بعد یک کوهنورد را پیدا کردند که از سرما یخ زده و مرده بود. بدنش از طناب آویزان بود و با دستانش محکم طناب را گرفته بود، در حالی که او فقط یک متر از زمین فاصله داشت!

 

 

 



تاريخ : سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, | 14:49 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

تفاوت های فردی دانش‌آموزان که حاکی از وجود تفاوت در توانایی های آنان است از مهم ترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست. در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود. قشر نسبتا وسیعی از دانش آموزان مدارس عادی که در عین تفاوت هوشی بارز با دیگر دانش آموزان در کنار سایر کودکان می نشینند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره می برند دانشآموزان دیرآموزند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد کل دانش آموزان مدارس را تشکیل می دهند و به طور معمول در کلا س های عادی ابتدایی (به خصوص کلا س های اول) چند دانش آموز دیرآموز وجود دارد. طبق آمار سازمان آموزش و پرورش استثنایی فقط در بین کودکانی که در طرح سنجش آمادگی ورود به دبستان در سال تحصیلی ۷۵-۷۴ و ۷۶-۷۵ شرکت کردند ۷۸۰۰ دانش آموزان در سال اول و ۱۰۹۵۰ نفر در سال دوم تشخیص داده شد طرح سنجش آمادگی ورود به دبستان را از سال ۱۳۷۲ سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اجرا کرده است. در این طرح توانایی های شنوایی و بینایی و آمادگی تحصیلی (هوشی) کودکانی که در آستانه ورود به دبستان هستند مورد ارزیابی قرار می گیرد. از نتایج این طرح شناسایی و تشخیص عده زیادی از کودکان دیرآموز است با توجه به این مساله وزارت آموزشی و پرورش عهده دار (جایابی آموزش) تدوین برنامه های آموزشی مناسب برای این افراد شده است. اولین گامی که در این جهت برداشته شده، تشکیل کلاس هایی موسوم به کلا س ضمیمه ویژه است، تعداد کل این کلاس ها در کل کشور در سال تحصیلی ۷۵-۷۴ حدود ۸۵ کلاس بود. لا زم به ذکر است کلا س ضمیمه کلا سی است که برای استفاده دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی در مدارس عادی تشکیل می شود.
تعداد دانشآموزان این کلا س ها حداکثر ۱۵ نفر است و فرصت های بسیاری برای یکپارچه شدن کودکان در فعالیت های عادی مدرسه فراهم میآید. معلمان با تجربه و آموزش دیده کلا س های ضمیمه معمولا دوره های تخصصی سازمان آموزش و پرورش استثنایی را گذرانده اند و با خصوصیات عاطفی، شناختی و اجتماعی این کودکان آشنایی کافی دارند. طرح سنجش برای ارزیابی هوشی کودک ابتدا با یک آزمون هوشی مورد ارزیابی اولیه قرار می گیرد و اگر این احتمال وجود داشته باشد که هوش او پایین تر از حد متوسط هوش کودکان باشد برای سنجش دقیق تر با آزمون های هوشی دیگر به مرحله ارزیابی تخصصی ارجاع داده شوند. نتیجه به دست آمده در این مرحله مشخص می کند که باید کودک را به کجا ارجاع دهند. در چنین شرایطی معمولا کودکانی که هوش عادی و بالا تر داشته باشند به مدارس عادی معرفی می شوند. اما کودکانی که دیرآموز تشخیص داده می شوند برای استفاده از کلا س های ضمیمه (در کنار کلا س های عادی) به مدارس عادی ارجاع داده می شوند و در مورد کودکان عقب مانده نیز تصمیمات خاصی اتخاذ می شود.
● ویژگی های دانش‌آموزان دیرآموز:
دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند. این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. در میان گروه های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالا ترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ ترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه ای از جمعیت دانش آموزان مدرسه رو که معمولا نمی توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلا سان خود پیش بروند از این گروهند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد از جامعه دانش آموزی را شامل می شوند. بعضی مولفان ویژگی های شناختی دانشآموزان دیرآموز را چنین ذکر کرده اند.
▪ ویژگی های شناختی دانش‌آموزان دیرآموز
- در درک مفاهیم یادگیری مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند
- در تشخیص روابط پیچیده ضعیف اند
- از درک مفاهیم انتزاعی عاجزند
- برای یادگیری مطالب درسی به تمرین بیشتری نیاز دارند
- دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است
- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتری دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانش آموزان کوچک تر است استفاده می کنند
- در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی با مشکل مواجهه اند
- در انجام تکالیف درسی معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.
آموزش کودکان دیرآموز: یکپارچه سازی یا جداسازی
آن چه در مورد این دسته از دانش آموزان مشهود است این است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزی ضمنی و اتفاقی چندانی ندارند و در امر فراگیری خودکار نیستند.
معمولا این کودکان در خواندن خیلی ضعیف اند و به تدریج از هم ردیفان تواناتر خود عقب و عقب تر می مانند. اینان هر چه به سطح آموزشی بالا تری ارتقا یابند مدارس را برای تنظیم برنامه های درسی معمولی و تطبیق آن با یادگیری کند خود پیش از پیش با مشکل روبه رو می سازند. دکتر آفرند ویژگی بارز این دانش‌آموزان دیرآموز را چنین بیان کرده که: دیر میآموزند و زود فراموش می کنند.
مولفان دیگر نیز تاکید کرده اند که دانش آموزان دیرآموز در پایین ترین حد دامنه هوشی کودکان عادی قرار دارند و نباید آنان را عقب مانده ذهنی تلقی کرد.
با توجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی عموما بر این باورند که چون این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. این تفکر که یکپارچه سازی نام دارد به معنای همگام و همزمان کردن فرآیند تعلیم و تربیت کودکانی با نیازهای ویژه در مدارس عمومی به طور پاره وقت یا تمام وقت است. حمایت از روش یکپارچه سازی مبتنی بر این باور است که افرادی که معلولیت یا هرگونه مشکلات یادگیری دارند همانند افراد عادی با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر برای خودشکوفایی بهره مند شوند تحقیقات حاکی از آن است که دانش آموزان پیش دبستانی مبتلا به ناتوانایی، رفتارهای مثبت همسالان توانای خود را الگو قرار می دهند و بسیاری از دانش آموزان پیش دبستانی ناتوان در صورتی که با همسالان عادی خود ادغام شوند به بازی سازنده تری می پردازند.
تحلیل یازده مطالعه که طی سال های ۸۴ - ۱۹۷۵ انجام شده نشان داده اند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانایی در موقعیت یکپارچه و در مقایسه با موقعیت های جدا به سطح بالاتری از مهارت های تحصیلی نایل می شوند بسیاری از برنامه های تابع اصل جداسازی کودکان که در گذشته اجرا شده به زیان ناتوانان بوده است نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که دوره های تربیتی جدا برای دانش آموزان ناتوان به طور نسبی ثمربخش نبوده است. البته نتایج بعضی پژوهش ها نیز حاکی از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه های نسبتا سنگین و فشرده که در موقعیت های یکپارچه برای کودکان ناتوان وجود دارد، برای آنان مشکل است و این کودکان مهارت های اجتماعی لازم را برای کنار آمدن با موقعیت های یکپارچه ندارند. به هر حال برای رفع تناقضات ذکر شده راهبرد یکپارچه سازی از طریق دائر نمودن کلاس های ضمیمه درون مدارس عادی و مختص دانش آموزان دیرآموز قضایی تحصیلی در مدارس ایجاد می کند که در عین ایجاد نقاط قوت مربوط به روش یکپارچه سازی نقائص و ضعف های ناشی از ادغام صددرصد دانش آموزان را نیز کم رنگ و تعدیل نماید.
● نگرش معلمان به یکپارچه سازی:
در یک تحقیق طی پرسش نامه ای نظریات ۲۲۱۹ معلم کلاس های عادی و ۳۳۲ معلم کودکان استثنایی که در مدارس عادی به ارائه خدمات تکمیلی مشغول بودند بررسی شد. نتایج آن به این صورت بود که، نگرش اکثر معلمان در جهت تایید روش یکپارچه سازی است. بخش بزرگی (۷۷ درصد) از معلمان با این شیوه موافق یا بسیار موافق اند. معلمانی که آموزش ضمن خدمت یا پیش از خدمت در تعلیم و تربیت استثنایی را گذرانده بودند با این راهبرد پیش از کسانی که چنین آموزشی ندیده بودند، موافق بودند. البته این معلمان لازم می دانستند که تغییراتی در برنامه عادی مدرسه برای انطباق با دانش آموزان ناتوان ایجاد شود. حال این که نگرش کارکنان مدارس به این نحوه آموزش حتی مثبت تر از معلمان است. نتایج بررسی نشان داد که معلمان ابتدایی با ادغام کودکانی که ناتوانایی های حسی عمیق، شرایط چند معلولیتی، یا درجات معتدل آسیب هوشی و رفتاری موافق نبودند و نگرش مثبت آنان تنها شامل دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های خفیفی می شد که نیاز چندانی به آموزش یا حمایت ویژه نداشتند.
نتایج این پژوهش نشان داد که معلمان در کلاس های معمولی به کودکان ناتوان به مثابه افرادی متفاوت می نگرند و بر فنون آموزشی متفاوتی تاکید می ورزند که در حال حاضر در سیستم آموزش و پرورش کنونی ما در دسترس نیست.
در عین حال، معلمان درباره مشکلا ت همراه با سیاست های رایج یکپارچه سازی اظهار نگرانی کردند. نگرش معلمان ابتدایی کمتر از حد انتظار بوده به نظر می رسید که لا زم است تربیت معلم و تاکید فرایند، بر رشد بیشتر مهارت های آموزشی، در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد. علا وه بر آن از نظر معلمان ارائه آموزش های تکمیلی به معلمان مرجع برای ارتقای کیفیت کار ضروری است.
● نظرات برخی پایان نامه ها در این رابطه:
پژوهشگر، مصطفی اکبری در رسانه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان مقایسه پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پایه اول ابتدایی دیر آموز استفاده کننده از کلا س های ضمیمه و عادی، به ارائه آمار و ارقامی می پردازد که به خودی خود پاسخگوی دو روش آموزشی برای دیر آموزان، است.
او در تحقیق خود که جامعه آماری آن دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی مدارس بوده اند، در پی پاسخگویی به این دو سوال برآمده است:
الف) آیا بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی استفاده کننده از کلا س های ضمیمه و کلا س های عادی تفاوتی وجود دارد؟
ب) آیا بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی استفاده کننده از کلا س های ضمیمه کلا س های عادی تفاوتی وجود دارد؟
هدف از این پژوهش، مقایسه وضعیت دیر آموزان استفاده کننده از کلا س های ضمیمه در مدارس عادی یا دیرآموزانی است که در مدارس ابتدایی عادی تحصیل می کنند ومدرسه هیچ برنامه ویژه ای که متناسب با توانمندی هوشی آنان باشد تدارک ندیده است و صرفا از آموزش مربوط به دانش آموزان مدارس عادی (برخوردار از هوش متوسط) بهره می گیرند.
طبق مقایسه هایی که در این زمینه انجام شده است داده ها صراحتا بیانگر تاثیر مثبت کلا س های ضمیمه و نقش آن در بالا بردن معدل دانش آموزان دیرآموز است. همچنین این نتایج به خودی خود ونقش کلا س های ضمیمه را در ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تایید می کند بالا ترین نمره مقیاس بلوغ اجتماعی (۱۱۲/۵) مربوط به پسران و نمره بعد از آن (۱۰۴/۹۵) متعلق به دختران استفاده کننده از کلا س های ضمیمه است. این یافته ها نیز در تایید نقش موثر کلا س های ضمیمه در بالا بردن سازگاری اجتماعی دانش آموزان دیر آموز است.
در پایان، پژوهشگر در مورد نقش مهم کلا س های ضمیمه در پیشرفت تحصیلی و سازگاری های اجتماعی دیرآموزان چنین نتیجه گیری می کند:
۱) توصیه می شود که کلا س های ضمیمه در سطح گسترده تری در کشور تشکیل شود. به نحوه ای که در تمام مدارس ابتدایی عادی کشور به صورت یک قاعده اجرا شود و تمام دانش آموزان دختر و پسر دیرآموز مدارس ابتدایی راتحت پوشش قرار دهند.
۲) لا زم است که والدین در مورد درس هایی که برای تسهیل سازگاری بچه ها در مراحل اولیه به کار می رود اطلا عاتی کسب کنند.
در همین زمینه لا زم است مشاوران مدرسه و معلمانی همراه با مدیر و ناظم و دیگر مسوولا ن جلسات مشاوره ای برای اولیای دانش آموزان دیر آموز برقرار کنند و آنان را از اهداف و فرایند آموزش و تربیت فرزندان و ضروریات مربوط به آن کاملا آگاه گردانند.
۳) نگرش در رفتار والدین دانش آموزان عادی هم کلا س با کودکان دیرآموز برای موفقیت یک پارچه سازی بسیار مهم است. متاسفانه اغلب والدین در مورد برنامه های یک پارچه سازی موضعی آشتی ناپذیر دارند.
بنابراین توصیه می شود جلساتی با شرکت معلمان و والدین برگزار و در آن اهداف یک پارچه سازی توضیح داده و روشن شود که در صورت همکلا سی شدن فرزندانشان با دانش آموزان دیر آموز فرزندان آنها در معرض افت تحصیلی قرار نمی گیرند هیچ گونه خطری متوجه تعلیم و تربیت و پیشرفت علمی آنان نیست.
۴) این مسئله، به ویژه زمانی بیشتر قابل تحقیق است که عده دانش آموزان دیرآموز ادغام شده در کلا س عادی کم جمعیت و معلم قادر به اداره دانش آموزان دیر آموز، بدون تغییر زیاد در برنامه های عادی درسی باشد.
۵) سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، طرح سنجش کودکان را در سنین پایین تری به اجرا در آورد تا دانش آموزان دیرآموز بتوانند از آموزش های پیش دبستانی نیز بهره مند گردند.
۶) از آن جا که دانش آموزان دیرآموز دچار مشکلاتی به جز افت تحصیلی نیز هستند، مسوولا ن مدارس خدمات توان بخشی ویژه ای از قبیل مشاوره، گفتار درمانی و ... را برای دیرآموزان مدارس اختصاص دهند.



تاريخ : پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:, | 23:6 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

حواس‌پرتی چیست؟

شاید شما تا به حال خیلی به “حواس‌پرتی” فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت می‌شود؟ ما نمی‌دانیم که شما برای این سؤال خود چه جوابی پیدا کرده‌اید اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما می‌گوییم: “حواس‌پرتی چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری و فعالیت. ”

ذهن شما همواره می‌خواهد درگیر و مشغول باشد. بنابراین اگر آنچه که اکنون انجام می‌دهید در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر لزومی احساس نمی‌کند که به جای دیگر برود و در آنجا درگیر شود. اما اگر در انجام این کار، درگیری ذهنی ایجاد نشود، ذهن شما شتابان به جایی می‌رود که خود را در آنجا مشغول کند و این همان حواس‌پرتی است. برای روشن‌تر شدن موضوع، مثالی بزنیم: وقتی دوستتان با شما صحبت می‌کند، اگر بتواند با بیان خود در شما مشغولیت ذهنی و توجه و علاقمندی ایجاد کند، شما با تمرکز فراوان به تمام حرف‌هایش گوش می‌دهید. اما اگر او نتواند چنین تأثیری در شما بگذارد چون ذهن شما درگیر نمی‌شود به سرعت فکر دیگری به ذهنتان راه می‌یابد و شما در حالی که به مخاطب خود خیره شده‌اید، دارید به چیز دیگری فکر می‌کنید. چیزی که در شما درگیری ذهنی ایجاد می‌کند.

ذهن شما مدام به فعالیت نیازمند است و این نیازمندی را هنگامی که شما مشغول مطالعه کردن هستید، هم دارد. بنابراین اگر آنچه که می‌خوانید، در شما درگیری ذهنی ایجاد کند، شما مشتاق و متمرکز پیش می‌روید. در غیر این صورت چشمتان خطوط را دنبال می‌کند و ذهنتان در جایی دیگر مشغول می‌شود. به عبارت دیگر، حواستان پرت می‌شود.

راه چاره: شاه کلید مبارزه با حواس پرتی ایجاد علاقه است

پیش از هر چیز، باید به خاطر داشته باشید که این شما هستید که باید ذهن خود را با موضوع مطالعه درگیر کنید. معمولاً سبک نوشتاری کتاب تلاش می‌کند که در شما درگیری ذهنی ایجاد کند اما عمده کار با خود شماست. ما اکنون می‌خواهیم روش مطالعه متمرکز را به شما آموزش دهیم، برای آن که درگیری ذهنی شما پایدار بماند. می‌خواهیم ذهن شما با جمله جمله کتاب درگیر شود. می‌خواهیم که شما یک مطالعه کننده فعال باشید. روشهای سنتی مطالعه که شما پیش از این داشته‌اید، شما را از یک مطالعه متمرکز باز می‌دارد و باعث می‌شود که حواس شما مدام پرت شود.



تاريخ : پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:, | 20:46 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
باور غلطی میان مردم وجود دارد که گمان می‌کنند ذهن در سنین پایین آماده پذیرش اطلاعات است و با بالا رفتن سن از این آمادگی کاسته می‌شود اما اگر بدانید که با چه راهکارهای ساده‌ای می‌توان همیشه ذهن را آماده نگه داشت و حافظه را تقویت کرد هرگز از آنها غافل نمی‌شوید.
 

به گزارش روزنامه فرهیختگان،تقویت حافظه به این معنی نیست که در طول روز انرژی و زمان زیادی را برای این کار بگذارید. راهکارهای تقویت حافظه ساده‌تر از چیزی است که به نظر می‌آید.

حساب زمان آنلاین ‌تان را داشته باشید
این روزها اکثر افراد زمان زیادی را به صورت آنلاین سپری می‌کنند. این زمان بخش عمده‌ای از وقت ما را فراگرفته و اگر به دقت مراقب نباشیم اتفاق جالبی روی نمی‌دهد. اینترنت تنها به سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی محدود نمی‌شود و نباید تنها به لایک کردن تصاویر حیوانات و عکس‌های بانمک بسنده کرد. این فضا پر است از سایت‌ها و سرویس‌های آموزشی آنلاین که می‌توان از آنها و از زمان آنلاین بودن به بهترین شکل استفاده کرد.


فهرست کارهای انجام شده را داشته باشید
نظم ذهنی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که به فرد کمک می‌کند تا حافظه‌ای پایدار داشته باشد.همواره گفته می‌شود که تهیه فهرست کارهایی که باید انجام دهید یکی از روش‌های مناسب است اما علاوه‌بر این درست کردن فهرست کارهای انجام شده باعث افزایش انگیزه در فرد می‌شود. بنابراین فهرست انجام شده‌ها راهی برای افزایش حافظه است.


از بازی غافل نشوید
بازی کردن شاید چندان خوش نام نباشد و به‌عنوان یکی از کارهایی که می‌تواند فرصت انجام کار مفید را از شما بگیرد به حساب آید اما بازی نیز می‌تواند مانند غذای ذهن عمل کند به شرط آنکه در انتخاب آن دقت کنید. بازی‌هایی مانند سودوکو و پازل‌های مختلف که اغلب هم روی گوشی‌های هوشمند قابل نصب هستند می‌توانند کمک شایانی به حافظه شما کنند. نکته مثبتی که می‌توان درباره این بازی‌ها به آن اشاره کرد اینکه در زمان‌های مرده که عملا فرصت انجام کاری نیست می‌توان از این بازی‌ها برای تقویت حافظه استفاده کرد.


آموخته‌ها را بنویسید
هر روز که از خواب بیدار می‌شوید تا شب اطلاعات تازه‌ای می‌آموزید. یکی از کارهای مناسب برای افزایش حافظه این است که هر روز در حد 400 کلمه آموخته‌های روزانه خود را بنویسید. نوشتن آموخته‌های روزانه موجب می‌شود که اطلاعات شما در حافظه به شکل کامل ثبت شود.


با دوستان باهوش معاشرت کنید
در ادبیات فارسی همیشه به این نکته تکیه شده است که کمال همنشین تاثیر فراوانی در شخصیت فرد خواهد داشت. حالا محققان به این نتیجه رسیده‌اند که معاشرت با دوستانی که از شما باهوش‌تر هستند می‌تواند تاثیر زیادی در ارتقای حافظه شما داشته باشد. دوستانی که همیشه چیزی برای آموختن به فرد داشته باشند می‌توانند تاثیر زیادی در ارتقای شما داشته باشند.


زیاد بخوانید
این مورد چندان چیز تازه‌ای نیست اما بخش غم‌انگیز ماجرا آنجاست که با توجه به بدیهی بودن این قسمت چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد.خواندن باعث می‌شودکه ذهن همیشه در حالت آماده برای پذیرش اطلاعات تازه قرار بگیرد. بنابراین خواندن را تبدیل به یکی از عادات روزانه کردن می‌تواند تاثیر فراوانی در پایداری حافظه داشته باشد.


برای دیگران توضیح دهید
اطلاعات و دانسته‌های خود را برای دیگران توضیح دهید. این خصوصیت هم در ارتقای کیفیت حافظه تاثیر‌گذار است و هم اینکه موجب می‌شود شما از بدیهی پنداشتن حرف‌های خود دست بردارید و برای هر حرفی که می‌زنید توضیح و دلیل داشته باشید. همچنین اگر اطلاعات تازه‌ای دارید می‌توانید با توضیح آن برای دیگران در حافظه بلندمدت برای آن جای تازه و ماندگاری پیدا کنید.


زبان جدید بیاموزید
آموختن زبان تازه می‌تواند دریچه‌های جدید برای خود فرد باز کند.شما زمانی که با زبانی بیگانه آشنا می‌شوید در واقع دنیای جدیدی را تجربه‌ می‌کنید. در این دنیای جدید تفاوت‌های زیادی را با شخصیت فعلی خود احساس می‌کنید و می‌توانید کیفیت حافظه را نیز بالا ببرید.



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:17 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

اگر به من بگویی، فراموش می کنم.

اگر یادم بدهی، به خاطر می آورم.

اما اگر درگیرم کنی، یاد می گیرم.”(بنیامین فرانکلین)

گفتن، تذکر دادن،شرح دادن و تلاشهایی از این قبیل را نمی توان آموزش نامید. گفتن نیازهای کودک و نوجوان را برآورده نمی کند، همچنان که نوازش نمی تواند تب کودک را درمان کند.آموزشها و یاد دادنهایی که به تفکر تلنگر نزنند و میل به یادگیری را تحریک نکنند، یادگیرنده را به کوته بینی و سطحی نگری سوق می دهند.یادگیری بدون انگیزه و تفکر مانع کشف استعدادها و نهاده های درونی کودک و نوجوان می شود و جرات عمل را از آنها می گیرد.در نتیجه رفتاری که از آنها سر می زند، با آنچه که یاد گرفته اند، همخوانی ندارد و منطبق نمی شود.اگر بتوانیم در آموزشهایی که می دهیم ، یادگیرندگان را به تعجب واداریم،  آنها خود به فکر می افتند آنچه را نمی دانند، یا آنچه را که می خواهند بدانند و یا آنچه را که نیاز دارند بدانند،کشف کنند.بهتر است در آموزشهایی که می دهیم،مطالب و موضوع ها را فقط مطرح کنیم، اما ذوق و علاقه کودکان و نوجوانان را به سوی آن بکشانیم تا میل به یادگرفتن آن را به دست آورند.سخن انشتین را فراموش نکنیم که می گوید:طرح مساله، نصف حل مساله است. وقتی مساله برای کودکان و نوجوانان مطرح بشود، تحریک می شوند و نیاز به فرونشاندن کنجکاوی، نمی گذارد مساله را رها کنند.



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:16 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

تعریف اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یک ارزشیابی کلی در باره فضایل و قابلیتهای خودمان،ارزشهایمان و پاسخهای دیگران نسبت به ما میباشد.
اولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطر است از احساس توانائی های مان و نماد درونی آن نیز همان تبسمی است که بر لب داریم پس همیشه خندان باشید

 

راهكارهاي افزايش اعتماد به نفس 

1- در مقابل آينه بايستيد و از خود تعريف كنيد: اين كار در كسب اعتماد به نفس، بسيار مؤثر است. هر روز صبح چند دقيقه اين كار را انجام دهيد. سعي كنيد هنگام نگاه كردن در آينه به موارد مثبت چهره خود نگاه كرده و از آن تعريف كنيد.

2- در حال زندگي كنيد:   اگر در حال زندگي كنيد و تمام انرژي خود را متوجه زندگي در لحظه نماييد، فرداي شما هم تضمين خواهد شد. چرا كه فرداي شما محصول عملكرد صحيح امروز شما است. اگر عمر خود را در حسرت ديروز با نگراني فردا سپري كنيد، لحظه‌ها را از دست خواهيد داد و اين به معني از دست دادن فردا نيز مي‌باشد.

3- دست دادن خودرا محكم‌تر كنيد: به اصطلاح شل و وارفته دست ندهيد، به خصوص اگر نظامي هستيد، محكم و قدرتمند دست بدهيد و همچنين گرم و صميمانه.

4- به موفقيت‌هاي خود نگاهي بيندازيد: از موفقيت‌هايي كه تاكنون داشته‌ايد، براي خود ليست تهيه كرده و همراه خود داشته باشيد و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس كرديد، نگاهي به آن بيندازيد.

5-  به خودتان تبريك بگوييد: حتي از گفتن جمله‌هايي مانند شب بخير و دوستت دارم به خود امتناع نورزيد. حتي براي خود جشن تولد بگيريد و در كل به خودتان برسيد.

6- نيروي نگاه خود را تقويت نماييد: افراد نظامي به خصوص آن‌هايي كه در شغل فرماندهي بوده‌اند ناخودآگاه نيروي قدرتمندي دارند، اگر مي‌خواهيد به اين مرحله برسيد، تمرين مؤثر زير را انجام دهيد: «ساچمه‌اي سياه را در وسط سيني قرار دهيد، و سعي كنيد با نگاه خود از فاصله 2 متري آن را حركت دهيد.»

7-  هميشه با خود مبلغي پول داشته باشيد: وجود مقداري پول در جيب و كيف شما، اعتماد به نفستان را زياد مي‌كند، تاكنون شما شايد اين موضوع را بسيار تجربه كرده باشيد.

8- مهم‌تر از همه نه گفتن را ياد بگيريد: بسياري از افراد، قدرت نه گفتن را ندارند و اين موارد براي آنان مشكل‌هايي ايجاد نموده است. اگر پيشنهاد يا درخواستي به شما مي‌شود كه ميل نداريد آنرا بپذيريد، با قاطعيت اما با احترام بگوييد نه.

9- فكر كنيد كه اعتماد به نفس بي‌نظيري داريد:  هرگز اين فكر را به خود راه ندهيد كه اعتماد به نفس نداريد، هميشه سعي كنيد نسبت به خود فكرهاي مثبت و والايي داشته باشيد. اگر خودتان فكر كنيد كه اعتماد به نفس نداريد، چه‌طور انتظار داريد كه ديگران فكر كنند كه شما اعتماد به نفس داريد. فراموش نكنيد كه به هرچه فكر كنيد، به سرتان مي‌آيد. اگر فكر كنيد كه كاري را نمي‌توانيد انجام دهيد به طور حتم نمي‌توايند. آنچه مهم است، فقط افكار شماست.

10- سرعت راه‌رفتن خود را بيشتر كنيد: كسي كه اعتماد به نفس دارد گام‌هاي مستحكم بر مي‌دارد و هدفمند راه مي‌رود. قوي، قدرتمند و پر انرژي باشيد.

11-  سر خود را بالا نگه داريد: اين كار باعث مي‌شود جريان خون از قلب به مغز (خون شرياني) و از مغز به قلب خون وريدي) به آساني انجام پذيرد. حجم ريه‌ها افزايش يابد و در واحد زمان، اكسيژن بيشتري با خون مبادله شود. راه‌هاي هوايي از قبيل ناي، نايژه‌ها، حلق وبيني تا حدودي در يك امتداد قرار گيرند و تنفس، راحت‌تر شود، ميزان ديد بيشتر شود، به برازندگي ظاهري شخص كمك كند و از همه مهم‌تر، اعتماد به نفس شخص را زياد مي‌كند.

12-  با ترس خود روبه‌رو شويد: مطمئن باشيد چيزي كه از آن ترس داريد به آن بدي كه شما فكر مي‌كنيد نيستند. روبه‌رو شدن با آنچه شما از آن مي‌ترسيد باعث افزايش اعتماد به نفس مي‌شود.

13-  صحبت كنيد:اغلب اوقات در مورد يك موقعيت با يك شخص دچار توهماتي مي‌شويم كه درست نيستند، اگر شك و ترديد و سؤالي براي شما پيش بيايد و آن را رفع نكنيد، اين شك و ترديد روي رفتار شما تأثير مي‌گذارد.

14-  مغلوب نشويد: چيز ديگري را انتخاب كنيد. شما با يك تجربه ناموفق مغلوب نمي‌شويد، به اين فكر كنيد كه آيا هيچكس قبل از موفقيت شكست نخورده است. تنها چيزي كه احتياج داريد يك راه متفاوت است.

15-  عذر تراشي نكنيد: شايع‌ترين بهانه‌اي كه مي‌تواند در برابر هر تغيير مثبتي آورده شود، اين است كه من ذاتاً اين‌طور هستم يا من اين‌طور بزرگ شده‌ام، خير، عذر شما پذيرفته نيست.

16-  مهارت‌هاي ارتباطي خود را گسترش دهيد: در واقع خود باوري و اعتماد به نفس ريشه در ارتباط با ديگران دارد. داشتن ارتباط اجتماعي به افراد كمك مي‌كند تا واقعيت‌هايي را در مورد خود بدانند. اين افراد مي‌آموزند كه در درون اجتماع برخي از افراد توانايي‌هاي بيش‌تر از آن‌ها و برخي ديگر توانايي‌هاي كمتر از آن‌ها دارندو در واقع آن ها مي‌آموزند كه كم توان‌ترين افراد جامعه در همه ويژگي‌ها نيستند.

17-  در اجتماع بودن را تمرين كنيد: به فعاليت‌هايي ملحق گرديد كه همواره در ارتباط با ديگران باشيد، مانند: باشگاه، كلاس‌هاي ورزشي، انجمن‌هاي دانشجويي و كلوپ‌هاي تفريحي، در اين محيط‌ها همواره بايد اجتماعي بوده و با مردم معاشرت كنيد. پس از مدتي خواهيد ديد ارتباط با ديگران برايتان عادي و راحت مي‌شود.

18-  از طرد شدن نهراسيد: يكي از عامل‌هاي اصلي در اعتماد به نفس پايين، ترس از عدم پذيرش (طرد شدن) است. آنچه را كه فكر مي‌كنيد درست است انجام دهيد. به ياد داشته باشيد اين انتظار اشتباهي است كه بخواهيم هميشه مورد پذيرش و تأييد ديگران باشيم.

19-  نگرش مثبت داشته باشيد: سعي كنيد به موفقيت‌ها و نكات قدرت خود فكر كنيد. ترفند كار در اين است كه خود آگاه (تمركز حواس به خود) نباشيد. اعتماد به نفس پايين، ترديد و دودلي هنگامي رخ مي‌دهد كه شما به عيوب و نقايص خود فكر مي‌كنيد. در عوض افكارتان را سراسر به شخصي كه در حال گفت‌وگو هستيد متمركز گردانيد. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهيد برد و هم اينكه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.

20-  توقعات خود را كاهش دهيد: هميشه عالي بودن غير ممكن است افرادي كه مي‌خواهند هميشه عالي باشند هيچ‌كاري را انجام نمي‌دهند.

21-  كارها را تمام كنيد: تمامي وظايف و كارهايي را كه به عهده مي‌گيريد، به انجام برسانيد. اهميتي ندهيد كه ممكن است آن ها تا چه حد خوشايند باشند. آن‌ها را به بهترين شكل ممكن و با استفاده از تمام توان و كارايي‌تان انجام بدهيد. كارهاي نيمه كاره ذهن شما را مشغول مي‌كنند واعتماد به نفس شما را كاهش مي‌دهند.

22-  از تحليل رفتار ديگران پرهيز كنيد: اگر مي‌خواهيد اعتماد به نفس بالا داشته باشيد، لزومي ندارد هر اظهار عقيده‌اي مانند شوخي و طعنه‌هايي كه ديگران احتمال دارد به سوي شما روانه كند، را به عنوان يك توهين به خود تلقي كنيد. مردم اغلب چيزهايي را مي‌گويند كه هيچ مقصود و منظوري از آن ندارند. وقتي كه آن‌ها آسيبي به شما نمي‌رسانند ناراحتي و به دل گرفتن حرف آن‌ها مشكل آفرين خواهد شد و ذهن شما را مشغول مي‌كندو هر چند گاهي اوقات مردم نظرات نابه‌جا و بي‌موردي مي‌دهند و در اين حالت شما مي‌بايد قاطعانه از خودتان دفاع كنيد.

23-  مشكلات را زياد بزرگ نكنيد: بزرگ كردن مشكلات موجب مي‌شود خود باوري و اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد. بزرگ كردن مشكلات موجب كاهش احساس توانايي شما مي‌شود. به ياد داشته باشيد براي حل مشكلات شما توانايي لازم را دارا هستيد و هميشه براي حل يك مشكل دست كم يك راه حل وجود دارد. 
راه‌هاي ديگري نيز براي ايجاد اعتماد به نفس و تقويت آن وجود دارد كه به اختيار آن‌ها را بيان مي‌كنيم. اهميت به سلامت جسم و روح، سرزنش عمل به جاي سرزنش خود، توجه به جنبه هاي مثبت هر فرد، پذيرفتن خويشتن، ارزيابي اعمال، تأييد و تشويق شخصيت خويشتن، پرهيز از سرزنش مكرر ديگران، استفاده نكردن از جملات منفي، گوش فرا ندادن به صحبت‌هاي منفي اطرافيان، عدم وابستگي به اطرافيان، داشتن هدف و برنامه‌ريزي براي رسيدن به آن، انجام ورزش و خوب خوابيدن، سپاسگزاري در مقابل كار خوب اطرافيان، داشتن رفتار محترمانه، مسؤوليت‌پذيري، پرهيز از ارتباط طولاني و مداوم با افراد مأيوس، مطالعه شرح حال و زندگي افراد موفق، برقراري ارتباط با افراد پر تحرك و با نشاط، بيان احساسات واقعي بدون توجه به اطرافيان، تحميل نكردن عقايد اطرافيان بر خود و بالعكس، جرأت به خرج دادن وعمل كردن و ... در ضمن هميشه به ياد داشته باشيم اين خود ما هستيم كه در اصل اعتماد به نفس را در وجود خود به وجود مي‌آوريم و آن را تقويت مي‌كنيم پس هميشه با خود تكرار كنيم كه داراي اعتماد به نفس فوق العاده‌اي هستيم.

 

هفت تمرين براي افزايش اعتماد به نفس

اين تمرينها بيشتر بدنبال هماهنگ نمودن شرايط جسمي با شرايط روحي می باشد.
1ـ هميشه در رديف هاي جلو بنشينيد.
2ـ نگاه كردن به چشمان ديگران را تمرين كنيد.
عدم نگاه به ديگران 2معنا دارد:
الف: احساس گناه در برابر او
ب:احساس ضعف وناتواني در برابر او
3ـ سرعت راه رفتنتان را 25%تندتر كنيد.حركات بدن نتيجه واكنش ذهن است. آدمهاي با اعتماد به نفس راه رفتنشان كمي شبيه به دويدن است,انگار به جاي مهمي مي روندو يا كار مهمي دارند.اين تكنيك را بكار ببريدتا نگرش محيط خارجي نسبت به شما تغيير كند.
4 ـ بلند وجدي حرف بزنيد.
5ـ هنگام دست دادن جدي باشيد.
6ـدر جمع نظر بدهيد.
7ـخندان باشيد.لبخند شما بهترين دارو براي كمبود اعتماد به نفس است.



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:15 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

انگیزش به حالات درونی ارگانیسم که موجب هدایت رفتار به سوی نوعی هدف می‌شود، اشاره می‌کند.اخیراً‌برخی از روانشناسان اجتماعی (لپر، کرین، نیس بت،1973 ) انگیزش درونی را از جنبه شناختی تعریف کرده‌اند، آنها عقیده دارند، اگر افراد درک کنند که بواسطه علاقه خود در فعالیتشان مشغول هستند، بطور درونی انگیخته می‌شوند اما اگر فعالیتهای خود را به عنوان کسب اهداف بیرونی ادراک کنند، بطور بیرونی انگیخته می‌شوند. نظریه پردازان روان شناختی عقیده دارند که خلاقیت از حالت برانگیختگی درونی مرتبط با فعالیت بیشتر از انگیختگی بیرونی مرتبط با فرد منجر به خلاقیت می‌شود .
از نظر گیلفورد، تا زمانی که عملی از روی عادت انجام گیرد، خلاقیتی در کار نیست ولی به مجردی که اجرای عملی احتیاج به تدابیر جدیدی داشت، جریان خلاقیت به کار می‌افتد. (خلاقیت کودکان، ص 19 )
در برخی نوشته های هیجان انگیز بوسیله آینده نگرانی مانند، (الوین تافلر، بنیامین سینگر و فردریک پولاک) درباره وجود رابطه بسیار قوی بین انگیزه برای یادگیری و نیل به دستاوردهای خلاق از یک سو و تصویر ذهنی شخص از آینده، از سوی دیگر بحث شده است. «تافلر» معتقد است که نحوه‌ای که دانش‌آموز و دانشجو، آینده خود را می‌بینند با عملکرد آکادمیک آنها و نیز توانایی آنان برای زندگی، وفق دادن خود با محیط و رشد فکری آنان در یک جامعه پر تغییر ارتباط مستقیم دارد.



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:13 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

بدون شک خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد . خانواده‌ها باید شرایط لازم جهت فعالیتهای متنوع برای کودکان را فراهم نموده و فرصتهای لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند. تنیبه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیتهای ذهن است. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می‌شود که به کودکانتان آزادی زیادی بدهند و به آنها احترام بگذارید. از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوید و بر روی ارزشهای اخلاقی و نه قوانین خاص تأکید نمایید. با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه‌های مساعد و تدارک لوازم بازیهای دلخواه او، قدرت تخیل و خلاقیت کودکان را تقویت کنید. خیالپردازیهای کودکان را سرزنش نکنید زیرا خلاقیت او را محدود می‌سازید .
مهمترین عامل در بروز خلاقیت انگیزه است و این انطباق انگیزه و استعداد تواماً در خلاقیت کارساز است. محیط اجتماعی کودکان و تایید بر روی انگیزه خلاق بسیار مفیدتر از تاکید روی استعداد می‌باشد.
خانواده خلاق به ویژگیهای درونی نظیر پای‌بندی به ارزشها، داشتن علاقه به چیزی و صراحت و رک‌گویی، بیش از ویژگیهای بیرونی نظیر خانواده خوب، حسن سلوک و کوشا بودن، اهمیت می‌دهند .
از نظر «ویلیامز» تماس فعال با محیط زیست طبیعی، اجتماعی و فرهنگی می‌تواند تاثیر ثمربخشی بر بازده خلاقیت داشته باشد، به اعتقاد او هر اندازه محیط خانوادگی و تحصیلی کودک از نظر دانستنیها و اطلاعات غنی‌تر باشد به همان اندازه بازده خلاقیت کودک بیشتر است. محیطهای بیش از اندازه رسمی و بیش از اندازه آزاد برای خلاقیت نسبتاً مضرند و هرگز نخواهند توانست خلاقیت را در فرد بطور سالم بپرورانند. «پال تورنس» می‌گوید محیطی که هم آزادی بیان و هم ارتباط سالم را تبیین کند از لحاظ پرورش خلاقیت بهترین محیط محسوب می‌شود به ویژه اگر پاداشهایی نیز برای رفتارهای خلاق در نظر گرفته شود. در کنار خانواده، مدرسه نیز نقش بسیار مهمی در شکوفایی خلاقیتهای کودکان دارد .
سن ورود به مدرسه سنی بسیار بحرانی و حساس در ارتباط با خلاقیتهای ذهنی است . عواملی همچون تکالیف زیاد، تأکید بر محفوظات، اجرای برنامه‌های هماهنگ و انتظار رفتارهای یکسان از دانش‌آموزان، عدم توجه به تفاوتهای فردی، اعمال انضباط و مقررات شدید، تشویق به کسب نمرات بالا و ایجاد جو قوی، رقابتهای فردی برای ممتاز شدن و عدم شناخت یا بی‌توجهی به ویژگیهای کودکان خلاق سبب می‌شود که قدرت تخیل و خلاقیت آنها به تدریج کاهش یابد.

عواملی که مانع خلاقیت می‌شوند :

«گیلفورد» در این باره ویژگیهای زیر را نام برده است که عبارتند از: سلطه‌گری، منفی‌بافی، مقاومت، ترس، عیب‌جویی، انتقاد از دیگران، سازشکاری، تسلیم در برابر قدرت کمرویی. از موانع دیگر که بر سر راه خلاقیت دانش‌آموزان قرار دارند، عبارتند از: 1ـ عدم اعتماد به نفس 2ـ تمایل به همرنگی 3ـ عکس‌العمل منفی 4ـ حذف خیالبافی 5ـ پیش‌داوریها 6ـ ترس از انحراف وسعی در همنوایی با اجتماع 7ـ ارزش‌ها و هنجاری‌های فرهنگی .



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:13 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

 

· توسل به دعا و نيايش و توكل به خدا هنگام امتحان

· تقسيم مباحث كتاب ومطالعه ي به مرور دروس

· تنظيم وقت با برنامه ي امتحاني

· بستن كتاب وتكرار مطلب آموخته شده به منظور كاهش اضطراب

· تكرار جملاتي مانند : « شروع هركاري درابتدا آنطور كه بايد خوشايند نيست ، وقتي كه پيشرفت كردم انگيزه ي بيشتري پيدا خواهم نمود. »‌ به منظور كاهش اضطراب و افزايش اعتماد به نفس

· شب امتحان زمان مرور درس است .

· اضطراب نوعي احساس فريب انگيز است كه به شما القا مي كند از پس هركاري كه قراراست انجام دهيد بر نمي آييد. پس در شرايط اضطراب دست از تلاش و كوشش برنداريد و به مطالعه ي درس امتحاني مشغول شويد .

· بيان اضطراب و قلمداد نمودن اضطراب امتحان به عنوان يك اختلال جزيي

· استراحت و غذاي كافي جهت شب امتحان

· حفظ سلامتي و آرامش رواني در دوران امتحان

· نشستن روي صندلي امتحان و كشيدن چند نفس عميق

· رهانمودن عضلات بدن و تنفس عميق

· پوشيدن لباس مناسب و خوردن تغذيه ي كافي قبل از امتحان

· خودداري از القاي منفي مانند : من حتماً قبول نخواهم شد.

· ابتدا سؤالات آسان را پاسخ دهيد

· به اتفاقات و رخدادهاي خاص درجلسه توجه نكنيد.

· از نشستن در كنار دانش آموزان مزاحم خودداري كنيد.



تاريخ : چهار شنبه 3 تير 1394برچسب:, | 20:12 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

راهکارهای خوش خط شدن دانش آموزان

 

خط خوب يکي از مهارت هايي است که بايد از سن کم يعني از دوره ي آمادگي و ابتدایی به دانش آموزان آموخته شود در غير اين صورت بخشي از فرايند ياددهي ، يادگيري دچار نقص خواهد شد آموزش و پرورش بايد از خردسالي شروع شود زيرا در اين مرحله اگر اموزش صورت گيرد پايدار تر خواهد بود

از اين رو درک صحيح مکانيسم ها و عواملي که ميتوانند باعث مشکلات دست خط شوند ضروري به نظر ميرسد در بسياري موارد ديده شده که مشکلات خوانايي دست خط بدون مداخلات درماني بر طرف نمي گردد.

شرايط موثر بر بدخطي دانش آموزان

گانيه معتقد است که براي يادگيري دو دسته شرايط وجود دارد :

- شرايط دروني يادگيري

- شرايط بيروني يادگيري .

 البته در بررسي علل بدخطي و بدآموزي خطي دانش آموزان دوره ي ابتدايي علاوه بر عوامل آموزشي و تربيتي و در حقيقت ، کار معلم ، که جزء شرايط بيروني هستند بايد شرايط دروني که مربوط به شرايط رواني کودکان مي باشند نيز مورد توجه قرار گيرند چه بسا بدخطي دانش آموزان به دليل حالات عاطفي نامطلوب  و نداشتن هدف و انگيزه براي زيبا نويسي و يا ضايعات استخواني  و يا نداشتن آمادگي روحي رواني و محيط  نامناسب و فقر آموزش همچنين تمرينات غلط و فقدان رسيدگي باشد براي ارائه ي راهکار هاي مناسب عوامل به طور کلي به سه گروه عمده تقسيم بندي مي شود.

الف ) عوامل مربوط به خانواده

بي توجهي اوليا به خط بچه ها و طرز نوشتن انها  و يا سر مشق نادرست دادن  و همچنين والديني که خودشان بد خط هستند زمينه هايي براي بدخطي فرزندان را فراهم مي کند بدخطي والدين  سر مشق نا مناسبي برا ي کودکان است از انجا که خوشنويسي مهارتي است  که بايد اموخته  شود  چنانچه  کودک  در خانواده اي زندگي کند که  

که  اعضاي ان از ذوق  و استعداد بيشتري برخوردار باشند کودک زمينه ي بيشتري براي خوب نوشتن دارد خانواده هايي که به صورت  ديکتاتور ي و دموکراسي و ﺁزادي مطلق اداره  مي شوند نيز تاثيرات متفاوتي  بر عملکرد  دانش اموز دارند افرادي دوران کودکي  خود را در خانه اي اکنده از استبداد و خود خواهي مي گذرانند هيچ گاه فرصتي براي ابراز وجود و نشان دادن قابليت ها و گرايش هاي خود به دست نمي اورند  کودکاني که در خانواده هايي زندگي ميکنند که نسبت به فرزندان خو بي تفاوت اند وار تشويق و تنبيه به موقع براي انجام تکاليف فرزندانشان استفاده نمي کنند در واقع انگيزه ي لازم  را براي انجام بهتر تکاليف در فرزندان خود به وجود نمي اورند چنين کودکاني اغلب با اکراه و بي ميلي اقدام به نوشتن مي کنند و نتيجه ي  عملکرد آنها رضايت بخش نخواهد بود همچنين موقعيت کودک در خانه يعني تنها فرزند خانواده بودن يا کوچکترين کودک يا تنها پسر خانواده بودن وارتباطي که کودک با خواهر و برادران خود دارد سبب يادگيري هاي مهارتي بدني متفاوتي مي شود

انتظارات خاص والدين از فرزندان خود اگر با واقع بيني همراه باشد اختلالي در رفتار بچه ها به وجود نمي آورد ولي اگر اين انتظارات بدون توجه به امکانات فرزند باشد سبب بروز عکس العمل هاي شديد از طرف بچه ها مي شود و سبب شکست بچه ها در انجام کارهاي معين مي گردد همچنين وضعيت طبقاتي خانواده بر روي يادگيري دانش آموز تاثير دارد وضع مادي و معنوي خانواده در رشد نوشتن بچه ها تاثير دارد تحقيقاتي که درباره ي اختلاف استعداد بچه ها در طبقات مختلف به عمل امده است نشان مي دهد که پرورش استعداد بچه ها در حد وسيعي مربوط به فرهنگ و راه زندگي طبقات است.

ب ) عوامل مربوط به معلمان

مسئله ي آمده سازي معلمان براي کاري که بر عهده دارند در همه ي کشور ها به ويژه کشور هاي در حال ترشد از اهميت ويژه اي بر خوردار است اين اهميت هم نه نيازي به اثبات دارد و نه تاکيد. از طرفي هميشه گفته مي شود که مدرسه يک قدم از اجتماع عقب تر است . زيرا تحولات اجتماعي سريع تر از ان رخ ميدهند که مدرسه و معلم بتوانند خود را با ان تطبيق دهند در اين صورت معلم چه بايد بکند.

اگر معلم خط خوبي داشته باشد و حروف را هم به خوبي اموزش دهد و در اين رابطه با استفاده از بازي و تمرين عضلات بچه ها را تقويت کند بيشترين تاثير را در خوب نويسي و خوانا نويسي دارد گاهي اوقات کتاب هاي درسي هم اشکالاتي در اين زمينه دارند که معلم بايد ان ها را به خوبي ببيند و با تذکر به موقع اجازه ندهد در شاگردانش دو گانگي ايجاد شود و بد خطي و خوانا نبودن  خط اموزگار  و بي توجهي او به خط  شاگردان نيز عاملي در ايجاد بد خطي و اختلال خط مي باشد بهتر است معلمان از دادن تکاليف زياد در منزل خود داري کنند

مواجه شدن دانش آموز با حجم زياد تکاليف نيز باعث بد خطي دانش آموز مي شود صبر و حوصله و دادن مقدار معيني تمرينات عضلاني در مقدمه ي کار ضروري است تا شاگرد قادر شود عضلات دست را کنترل کند تکنيک هاي متعددي از جمله مچاله کردن کاغذ يا استفاده از خمير هاي بازي و ... وجود دارد تا عضلات دست را آماده کند تا به حروف الفبا شکل بدهد و همچنين براي اموزش مهارت خط نويسي به کودکان بايد معلمين به اين مولفه ها توجه داشته باشند وضعيت نشتن دانش اموز،  وضعيت قلم به دست گرفتن دانش آموز وضعيت دست آزاد بچه هاي راست دست و چپ دست ، حالت قرارگرفتن سر  ،  تابش نور و مقدار آن در هنگام نوشتن حالت قرار گرفتن پاها در هنگام نوشتن و طرز قرار دادن و فيزيک ايستادن پاي تخته براي نوشتن و رعايت حاشيه در دفتر  دقت به اين ويژگي ها باعث مي شود تا  آموزگار بتواند دانش آموزان را به درستي هدايت کند

معلماني که با دانش آموزان دچار مشکلات رفتاري کار آموزشي مي کنند در اين زمينه آسيب پذيري بيشتري دارند بيشتر معلمان رغبتي به آموزش اين گونه از دانش آموزان نشان نمي دهند

معلمان بايد به اين باور برسند که نوشتن کودکان  از طريق تمرينات بيشتر پيشرفت مي کنند و ان ها بايد در پذيرش تلاش هاي کودکان حوصله ي بيشتري به خرج دهند واکنش مثبت معلم و بر انگيختن کودک به سمت تلاش بيشتر در ايجاد يک کلاس نوشتن مناسب است

نگرش مثبت معلم  نسبت به تلاش هاي نوشتاري کودک به اندازه ي فراهم کردن زمان و فضا و مطالب نوشتاري مناسب حائز اهميت است خط خطي کردن ها و نقاشي ها سطوح آغازين نوشتن هستند که در پيشرفت مهارت نوشتن کودک در مراحل بعدي  حائز اهميت هستند بنا بر اين اين تلاش  ها بايد  مورد تشويق معلمان قرار گيرد

معلم و نقش او در ايجاد زمينه هاي تجربي و عملي يادگيرنده اهميت خاص دارد او مي توتند فضايي را به وجود آورد که احساس وحشت  از کار ها را بر طرف کند  و دانش آموز را به  انجام کار  بهتر  در نوشتن حساس ترکند لذا  معلمان بايد اساس کار خود را به کاهش تنش قرار دهند و در مورد خط بچه ها را توبيخ نکنند و خود از نظر خطي الگوي خوبي براي دانش آموزان باشند

ج) عوامل مربوط به دانش آموزان

در ميان مهارت هاي  تحصيلي پايه ، نوشتن ملموس ترين مهارت نام گرفته است تفاوت نوشتن با ساير مهارت هاي ارتباطي اين است که نوشتن سندي کتبي از خود به جاي ميگذارد و همچنين جز مهارت هاي ظريف حرکتي مي باشد . مي گويند خط هر کسي نشانه اي از روح او را در خود دارد و هر کسي را مي توان از خط او شناخت . براي اين که دانش اموز بتواند نوشتن را به نحو احسن انجا م دهد لازم است شرايطي براي نوشتن داشته باشد

از رشد ذهني کافي برخوردار باشد

*انگيزه ي کافي داشته باشد

* از علاقه ي کافي برخوردار باشد

بين چشم و دست هماهنگي باشد

* هماهنگي حرکتي داشته باشد

* توانايي تطبيق بدن با فضاي اطراف را داشته باشد

* مفهوم نوشتن از راست به چپ را بداند

همچنين وجود بعضي از نارسايي ها مانند اختلالاتي در عملکرد دست و انگشتان باعث مي شود که کودک نوشتن را به طور مطلوب انجام  ندهد و همچنين معلوليت هاي جسمي و ضايعاتي که در سيستم اعصاب مرکزي يعني مغز يا  طناب نخاعي به  وجود  مي آيد و صدمات وارده بر مغز باعث اختلال  در  نوشتن مي شود اين صدمات  ممکن  است  آنقدر خفيف  باشد که نتوان  تاثير آن را بر رفتار کودک تشخيص  داد  و  يا آنقدر شديد باشد  که فعاليت کودک را به ميزان پاييني کاهش دهد کودک مبتلا به اسيب مغزي ممکن است نشانه هاي رفتاري  وسيعي  از خود  نشان  دهد از جمله عدم هماهنگي  و  اعمال حرکتي  ناقص

اشکال در وضعيت قرار گرفتن کاغذ :  وضعيت نا مناسب کاغذ و دفترچه نسبت به بدن نيز از صحيح نوشتن جلو گيري کرده و در برو ز اشکالت مختلف هنگام دست نويسي نقش اساسي دارد برخي از دانش اموزان هنگام نوشتن سر خود را بيش از حد به کاغذ نزديک مي کنند و حتي گاهي احساس مي شود سر خود را به ان مي چسبانند گرو هي ديگر دفترچه ي خود را به حالت زاويه دار و کج قرار مي دهند

اشکال در جهت يابي صحيح : برخي دانش اموزان درک صحيحي از رابطه هاي فضايي مانند با لا و پايين – زير و رو چپ و راست ندارند به همين دليل هنگام نوشتن حروف و کلمه ها ( حتي بر روي کاغذ خط دار ) قادر نيستند اشکال صحيح حروف را بنويسند مثلا حرف (( الف )) را بيش از حد امتداد داده و از روي خط مي گذرانند

مشکلات نوشتن صحيح حروف الفبا ( حرف نويسي ) گاهي برخي دانش اموزان حروف را بيش از حد بزگ ئ يا کوچک مي نويسند ودر برخي موارد خطوط مستقيم ( افقي يا عمودي ) را به حالت قوس دار مي نويسند و يا بالعکس

مشکلات نسخه برداري صحيح از کلمات ( رو نويسي ) بعضي دانش اموزان ممکن است حروف سازنده ي کلمه را با فاصله ي زياد بنويسند مثل (( آ  ز  ا  د  ي )) يا اين که حروف را بيش از حد به هم نزديک کرده و صورت کلي کلمه را مخدوش نمايند بسياري از دانش اموزان در نوشتن حروف پيوسته که نيازمند حرکت هاي ظريف و دقيق و هماهنگ است با مشکلات جدي اي رو به رو شوند برخي از انان نمي توانند پس از نوشتن يک حرف بلافاصله به نوشتن حروف ديگر بپردازند به واسطه ي مشکلاتي که درنوشتن وجود دارد خطا هايي در نوشتن به وجود مي آيد

خطا هاي متداول در نوشتن

الف) کج نويسي بيش از حد که به دلايل متعددي مثل بسيار نزديک بودن بازو به بدن و بسيار سفت گرفتن شست و دور بودن خيلي زياد نوک قلم از انگشتان و صحيح نبودن جهت کاغذ و درست نبودن جهت حرکت قلم اتفاق مي افتد

ب) راست نويسي بيش ازحد: عواملي مثل بسيار دور بودن بازو ازبدن وبسيار نزديک بودن انگشتان به سرقلم-هدايت قلم به تنهايي توسط انگشت سبابه – نا صحيح بودن جهت  کاغذ در ايجاد ان موثر مي باشد

پ ) پرفشار نوشتن که بر اثر فشار دادن بيش از حد انگشت سبابه و استفاده از قلم نا مناسب

ت ) کم رنگ نويسي بيش از حد به عواملي مثل بيش از حد کج يا  راست نگه داشتن قلم و چرخش نوک قلم به يک سمت و قطر بيش از حد قلم بستگي دارد

ث ) زاويه دار نويسي بيش از حد : به دليل سفت بودن بيش از حد شست و بيش از حد شل نگه داشتن قلم و حرکت بيش از حد قلم اتفاق مي افتد

ج ) نامرتب نويسي بيش از حد که چهار علت مهم براي اين مورد و جود دارد که شامل نبود ازادي حرکت يا حرکت بيش از حد کند دست و محکم گرفتن قلم و در نهايت نا درست يا ناراحت بودن وضعيت مي باشد   

چ ) فاصله گذاري بيش از حد که به واسطه ي پيشرفت بيش از حد سريع قلم به سمت چپ و حرکت بيش از حد و سريع جانبي ايجاد مي شود  

روش هاي ترميمي

قبل از فرا گيري نوشتن طراحي تصوير ها ي با قلم مو و انگشت دست روي شن و .... به امادگي قبل از نوشتن منجر مي شود

در مرحله ي اول تعليم خط بهتر است که نمونه هاي حروف و کلمات از تخته يا چيز هاي ديگر ساخته شوند به طوري که نوآموزان بتوانند ان ها را لمس کنند زيرا اين عمل اشکال ان ها را در مغز کودکان تثبيت مي کند و نوشتنشان را برايشان اسان مي سازد همچنين سبب مي شود که کودکان با شوق و رغبت به يادگيري حروف و کلمات بپردازند

. پر رنگ نوشتن از روي متني که به صورت کمرنگ نوشته شده نيز به بهتر شدن خط کمک مي کند همچنين استفاده از کاغذ هاي پوستي و تمرين از روي کلمه ها يا حروف نوشته شده نيز براي اين منظور بهتر مي باشد

اگر بچه ها فشار زيادي به کاغذ مي اورند مي توانيم از کاربن استفاده کنيم و از بچه ها بخواهيم طوري روي کاربن بنويسند که اثر زيادي از نوشته هاي انها روي ورقه ي زيرين نيفتد

. اگر بچه ها سرشان را زياد به دفتر نزديک مي کنند از ضعيف نبودن چشم ان ها  با ارجاع به پزشک مطمئن شويد

. دقت کنيم بچه ها کاغذ را بيش از حد کج نگذارند تا از کج نويسي ان ها جلو گيري شود

. اگر کودکي کلمات را بيش از حد بزرگ يا کوچک مي نويسد مي توانيد اندازه ي متوسطي براي کلمات در نظر بگيريد و با گذاشتن خط فاصله بين کلمات از کودک بخواهيدفاصله ي تعيين شده را پر کند

* نا مرتب نوشتن تکاليف ممکن است به علت محدوديت حرکتي در دست باشد يا اين که مداد را بيش از حد محکم در دست مي گيرد يا وضعيت درستي در هنگام نوشتن ندارد با بر طرف کردن هر يک از اين علل دانش آ موز مي تواند خط بهتري داشته باشد

سر مشق هايي را انتخاب کنيم که اعتماد به نفس دانش اموزان را تقويت کند براي اين منظور از عبارت هاي آسان شروع مي کنيم

دانش اموزان را تشويق کنيم تا باور هاي مثبتي در باره ي توانايي ها ي خود داشته باشند و ميان تلاش و ارزش ها ي فردي دانش آموزان ارتباط محکمي بر قرار کنيم و به ويژه انان را تشويق کنيم تا به تلاش خود اهميت بدهند هدف مي تواند اين باشد که دانش آموزان خوشنويسي را مهارتي مهم به شمار آورند.

به دانش اموزان تکاليف و مسئوليت هايي بدهيم که انجام انها برايشان جالب باشد و به اين وسيله علاقه و انگيزه براي صحيح نوشتن و زيبانويسي را در کودکان تقويت کنيم

همکاري والدين و اموزگاران در اين اموزش بسيار مهم است از والدين بخواهيم با در اختيار قرار دادن ابزا ر مناسب براي نوشتن و بازديد از نمايشگاه هاي خط و نقاشي خط دانش آموز و اموزگار را براي اموزش و فراگير ي بهتر اين مهارت ياري کنند

 

منبع: radiosalamat.ir



تاريخ : یک شنبه 3 اسفند 1393برچسب:, | 10:32 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

یکی از مسایلی که بسیاری از خانواده ها با آن روبرو هستند، ترس کودکان است. خیلی از ما با چیزهایی از قبیل لولو، پلیس، هاپو، .... ترس را در زندگی تجربه کردیم و البته اینها مکانیسم هایی بودند که والدینمان برای ساکت کردن ما مورد استفاده قرار می دادند. این ترس ها در مدرسه افزایش پیدا کرد و یواش یواش از روح، خون، سوسک، تاریکی، ... نیز ترس پیدا کردیم. البته هیچگاه نفهمیدیم که این ترس ها چه تاثیر بدی بر زندگی شغلی، اجتماعی، و زناشویی مان به جای خواهد گذاشت. خیلی ها نیز که می خواستند برای درمان اقدام کنند به دلیل اینکه جامعه نگاه بدی به روانشناسی و روانپزشکی داشت از این کار منصرف شدند. چند روز قبل شبکه یورونیوز با زهم فیلم جالبی پخش کرد از برنامه های آموزشی که مدارس موفق دنیا برای کاهش ترس در کودکان اجرا می کنند، یعنی اینکه این مدارس صرف ریاضی و علوم آموزش نمی دهند و رویکردی همه جانبه به رشد دارند. این کلیپ کوتاه را ببینیم که بسیار آموزنده است:

 



تاريخ : شنبه 18 بهمن 1393برچسب:, | 21:53 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

هر معلمی با بالا رفتن تجربه اش پی خواهد برد که باید به برخی کارهای ضروری در کلاس درس توجه نماید ، بعضی اعمال را نباید انجام دهد، و خود را در کلاس برای دقایقی به جای شاگردان فرض نماید . تجربه نشان داده معلمانی که در کلاس درس فعالیت و تحرک بیشتری داشته ، به شغل خود علاقه و عشق می ورزند ، هدف های متنوعی دارند ، درگیری ها و جنگ اعصاب کمتری داشته باشند ، دیر تر از دیگران فرسوده و شکسته خواهند شد و همیشه به عنوان فردی شاداب و با نشاط و موفق در شغل خود نزد دیگران شناخته شده اند . در زیر به صورت خلاصه ، کارهایی که معمولا" در کلاس درس باعث حلب توجه دانش آموزان ، علاقمندی به درس و معلم و نشاط آنان میشود و برگفته از تجارب شخصی است ، ذکر می گردد .

 با شنیدن نام " برنامه " یا " طرح درس " یا " طرحی برای مدیریت کلاس"  ، اذهان به سراغ چندین صفحه کاغذ می رود که در آن با دقیقه و ثانیه ، ریز فعالیتها نوشته شده و به عبارتی ، معلم را در چهار چوب مقرراتی ، محصور می کند ، (و به این دلیل خیلی ها حتی در مورد آن هم صحبت نمی کنند) اما مقصود از داشتن برنامه ، الزاما" با ثبت آن ( و چیزی شبیه به طرح درس معرفی شده در کتب روش تدریس ) ، یکسان نیست . موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :

1-     به محض مشاهده علایم خستگی در دانش آموزان و حواس پرتی آنان ، جریان تدریس  یا پرسش را قطع کرده و به آنها اجازه داده شود که از جای خود بلند شده ، کشش عضلانی داشته ، نفسی بکشند و دقایقی کوتاه آزاد باشند ( در این حال تحمل برخی مزه پرانی ها به هم در جلسات اول  ، ضروری است و سپس عادت خواهند کرد ) ، اگر بدون توجه به خستگی دانش آموزان به تدریس یا پرسش ادامه دهیم ، در واقع کاری بیهوده و بی ثمر را دنبال خواهیم کرد .

2-     هیچگاه بدون اطلاع قبلی ، پرسش کلاسی یا امتحان کتبی برگزار نکنیم و حتی در جلسه قبل ، صفحات و نوع پرسش و حتی افرادی که از آنان پرسش شفاهی انجام می شود تلویحا" مشخص شوند و این صرفا" برای رفع حالت اضطراب دانش آموزان است ، برخی معلمان برای  حالت " همیشه آماده باش بودن کلاس " توجهی به این نکته ندارند که امتحان یا پرسش  بدون اطلاع قبلی ، از نظر دانش آموزان نوعی مچ گیری محسوب می شود . در رابطه با دانش آموزانی که از آنان پرسش به عمل می آید باید گفت معمولا" به سه دسته تقسیم می شوند و هر کسی تکلیف خود را خواهد دانست و در کنار آن پاسخ گویی داوطلبانه هم مد نظر قرار می گیرد و بدین ترتیب دانش آموزان تمایل بیشتری هم برای جواب دادن دارند و درگیری ها خیلی کمتر می شود .

3-     حتما" قبل از تدریس درس جدید ، خلاصه مطلب قبلی برای دانش آموزان گفته شود و آنها را به هم ربط داد .

4-     اگر وقت اضافه ای در کلاس موجود بود ، نباید گذاشت دانش آموزان از سرو کول هم بالا بروند بلکه به نحوی باید آنها را تحت آموزش قرار داد به عنوان مثال صحبت و تبادل نظر در مورد مسایل اجتماعی محل سکونت ، یا وضع مدرسه و غیره ، دانش آموزان اظهار نطر در جمع را خیلی دوست دارند .

5-     طوری برنامه ریزی شده  که هر جلسه با توجه به دوره تحصیلی و پایه ، حدود 3 تا 5 دقیقه یک رفتار نیکو اجتماعی  فردی ، و یک روایت یا حئیث مرتبط با دانش آموزان در پایان کلاس ذکر می شود . دانش آموزان آن را یاداشت می کنند این موارد حتی در کلاس ریاضی  و تاریخ و غیره هم امکان پذیر است و اگر حالت اظهار نظر پیدا کند ، از آن به عنوان روش تدریس  " قضاوت به شیوه حقوقی"  هم   استفاده می شود .

6-     با بهره گیری از روش ایفای نقش ( برای هر درسی امکان دارد) توسط دانش اموزان ، منظور خود و موضوع  را سریعتر و بهتر به دانش آموزان منتقل کنید ، بهتر است جلسه قبل ، قرار ایفای نقش ، موضوعات و شرکت کنندگان مشخص شوند .

7-     به صلاحدید معلم می توان هر جلسه یکی از دانش آموزان را به ترتیب انتخاب کرد تا مطالبی در راستای درس را به دانش آموزان ارائه دهد ( این کار بین دانش آموزان به نام کنفرانس  مشهور است) . اگر معلم بتواند اهداف این کار را کاملا" تشریح و زمینه های آن را فراهم نماید ، شاگردان هم بدان علاقمند خواهند شد ، در صورتی که همه کلاس در برنامه شرکت کنند ، موانعی مانند  تمسخر دیگران ،اضراب صحبت در روبروی همکلاسی ها و غیره به تدریج  کمتر خواهد شد .

8-     استفاده از ارزانترین و کاراترین تشویق ها یعنی تشویق لفظی ( با دلیل نه طبق عادت کلامی ) را در کلاس هرگز فراموش نکنید . کلماتی مانند : آفرین !  احسنت !  خوبه ! باریک ا...! تشکر ! به جابود ! خوشحالم ! و غیره اثری شگفت انگیز دارد .

9-     استفاده از  تشویق " کف زدن " توسط کل کلاس برای موفقیتهای کوچک و بزرگ آنان ، یا به دنبال آمادگی کل دانش آموزان یا گروهی از آنان برای پاسخ گویی به درس ، اتمام درس ، کسب نمرات مطلوب ، اظهار نظرهای مناسب و غیره ، حال و هوای کلاس را عوض خواهد کرد .

10-دو کار در کلاس نباید توسط معلم فراموش شود ، و اثر معجزه آسایی در آرامش و آمادگی دانش آموزان دارد و آن ذکر صلوات در برخی مواقع و یا  تلاوت آیاتی از قرآن مجید با ترجمه توسط یکی از دانش آموزان است . و این کار ارتباطی به دروس خاص ندارد اینکه نباید فقط به کلاس دینی و پرورشی یا قرآن بسپاریم . حداقل هر چند جلسه یکبار شروع کلاس با تلاوت قرآن در آرامش شاگردان موثر است ...

11-بردن روزنامه به کلاس حتی ، دو سه هفته یکبار ،و اختصاص دقایقی از ذکر خلاصه مطالب آن که مرتبط با درس باشد، مفید است .

12-برای پرسش پای تخته الزامی نیست که دانش آموز سرپا و روبروی دانش آموزان بیاستد ، می توان برای آنها که خیلی اضطراب دارند ، یک صندلی روبروی میز معلم گذاشت تا دانش آموزانی که مایل هستند روی آن نشسته و با حالت شبیه به مصاحبه به درس پاسخ گویند ( با اجرای این روش ، کلیه دانش آموزان ، خصوصا" شاگردان مضطرب ، تمایل نشان داده و نمرات مطلوبی کسب کرده اند )

13-هر دو ماه یکبار  به صورت غیر مستقیم نظر دانش آموزان خود را در مورد  شیوه تدریس و کلاس داری و برنامه آن بسنجید ، مطالبی را به شما خواهن گفت که قطعا" تعجب خواهید کرد!(شنیدن یا خوانده انتقادات دانش آموزان  جرات خاصی می خواهد !) و شما باید برای رفع نقایص روش خود اقداماتی بیاندیشید یا از رضایت آنان مطلع شوید.

14-سعی کنید هر ساله با دانش آموزان خود تعدادی عکس دسته جمعی بیاندازید و یکی از دانش آموزان اسامی را پشت عکس یااگر دیجیتالی بود به صورت دستی برای شما بنویسد ، این کار خیلی مورد علاقه دانش آموزان است و احساس صمیمیت خاصی با معلم می کنند و برخی از آنها که برای کلاس درد سر ساز بوده اند با این اعمال ، تغییراتی خواهند داشت . امروزه دوربین های دیجیتالی و غیره  کار را بسیار راحت و کم هزینه کرده اند .

15-حتی در دبیرستان به دانش آموزانی که درخواست بیرون رفتن از کلاس و ابخوری یا غیره را دارند ، توجه نمایید  و در راهنمایی و ابتدایی به هیچ وجه مانع نشوید ، در غیر این صورت آن دسته دانش آموزان به اجبار در کلاس نشسته و حتی گاها" شاهد مشکلات ناخواسته ای خواهید شد مثل : تهوع ، بیهوش شدن از ضعف یا احساس شرمندگی آنان ، برخی معلمان به اشتباه ، عدم اجازه به دانش آموز را نشان از مدیریت مطلوب خود و اداره کلاس می دانند ! برای این مورد باید در شورای معلمان هماهنگی لازم با دفتر صورت گیرد مانند کنترل برای عدم خروج از مدرسه و ...

16-با هماهنگی دفتر مدرسه و انجمن اولیا جوایز هر چند ساده مانند  خودکار و غیره را تهیه و به بهانه های مختلف هر مدت یکبار به دانش آموزان اهدا کنید در این میان دانش آموزانی که پیشرفتهایی داشته اند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند تا حال مشاهده نشده که آنها جایزه را رد کنند  و هیچ سالی هم نبوده که انجمن اولیا و مدیر مدرسه از تهیه این جوایز کوچک  خوداری نمایند . حتی در دبیرستان هم این موارد به کار گرفته و دانش آموزانی که دارای توانایی مالی بسیار بالایی هستند ، از این کار معلم بسیار خوشحال می شوند .

17-تهیه تراکت هایی برای کلاس توسط معلم در رابطه با درس یا موضوعات دیگر و نصب آن در کلاس ( در حضور دانش آموزان) توجه آنان را به شدت جلب می کند ( قبلا با خودکار و مازیک نوشته می شد ولی امروزه هر مدرسه ای چاپگر دارد ...)نباید این کار را فقط وظیفه مربی پرورشی دانست بلکه برای هر درسی امکان پذیر است .

18-استفاده از روش مصاحبه 2 یا 4 نفری در رابطه با درس یا موضوعات اجتماعی توسط دانش آموزان و با هدایت معلم برای آنان بسیار جذاب است که می توان دو میز را در پای تخته  روبروی هم گذاشت و 4 نفر  دو به  دو برای مدت 5 تا 10 دقیقه  با هم به بحث بپردازند . البته باید جلسه قبل موضوع و افراد مشخص شوند و نظارت کامل معلم برای رسیدن به هدف مد نظر قرار گیرد .

19-هر معلمی در شرایط لازم میتواند مهارت های زندگی را در کلاس به دانش آموزان آموزش دهد گاهی وقت ذکر یک خاطره کوتاه از حسادت ، میتواند در تغییر نگرش دانش آموزان بسیار موثر باشد و درگیری های کلاسی و یا درگیری با دفتر را به طرز چشمگیری کاهش داد ، معلمان چند دهه قبل پند و نصایح خود را از دانش آموزان دریغ نمی کردند و عموما" نتایج مطلوبی داشت و شما هم حتما" خاطره ای از این اعمال معلم در کلاس دارید .

20-رعایت زمانبندی دروس بسیار مهم است اگر در یک جلسه  3 درس داده شود و یا 3 جلسه پشت سر هم فقط پرسش پای تخته بدون تدریس داشته باشیم ، اشکال ایجاد خواهد شد و منتظر خستگی خود و دانش آموزان و افزایش  بی نظمی آنها و جنگ اعصاب برای خود باشید .

21-هر چند وقت یکبار به دانش آموزان اجازه بدهیم خاطرات خوب و بد خود را از کلاس  شما یا کلاس سنوات قبل برای کلاس تعریف کنند ، این مورد علاوه بر اینکه یک بازخورد مفید برای روش شماست ، می تواند در جذابیت کلاس  و رفع نگرانی و حتی اضطراب دانش آموزان هم نقش داشته باشد .

22-اگر وقت اضافه ای موجود بود ، با دانش آموزان در مورد مهمترین اتفاقات هفته پیش در سطح شهر یا رسانه ها تبادل نظر کنید تا دید آنها به مسایل محیط و نحوه بیانشان را تقویت نمایید .

23-بردن کتابهای مرتبط با درس ، اثر خوبی بر حلب توجه دانش آموزان دارد و این اعمال را هرگز فراموش نکرده و شما را به عنوان معلمی دلسوز و علاقمند به حرفه خود معرفی خواهد کرد .

24- متاسفانه برخی معلمان ، "تدریس" را با در آوردن سئوال و جواب تمام متن توسط خودشان ، اشتباه می گیرند ! این کار علاوه بر اینکه باعث انهدام خلاقیت و کاوشگری دانش آموز می شود بلکه معلم را خسته کرده و دانش آموز چیز تازه ای یاد نخواهد گرفت  ! باید گفت بعضی از والدین در این کار معلم هم نقش دارند و وی را مجبور میکنند که به خیال خود ، فرزندشان را برای امتحان آخر سال آماده کند ! اگر نوشتن نمونه سوال لازم است بهتر است این کار را به دانش آموزان محول کنیم ، آنهم بعد از تدریس و با هدف مشخص برای صفحات محدود، و باز هم متاسفانه باید گفت برخی والدین یا دانش آموزان از بعضی معلمان تعریف و تمجید می کنند که ؛ حتی یک سوال را از کتاب جا نمی گذارد ( والبته یک کلمه هم توضیح نداده !)

25-صحبتهای بسیار مختصر با دانش آموزان در سالن و حیاط  یا حای درب مدرسه ، نقش مهمی در آرام کردن آنها در کلاس خواهد داشت و آنها احساس صمیمیت بیشتری  با معلم خواهند کرد.این صحبتها می تواند بسیار ساده و غیر خصوصی باشد مانند : "معلوم بود که دیشب درست رو خب خوانده بودی !"  یا  " آمادگی تو برای کنفرانس امروز خیلی خوب بود "  یا " ایا باز هم می توانی 3 خط مطلب در مورد درس فلان بنویسی ؟" ... این کار در هر سه دوره مهم است ولی در دبیرستان برای پیشگیری از اخلال و بی نظمی در کلاس و  در دوره ابتدایی و راهنمایی باعث کاهش چشمگیر اضطراب آنان خواهد شد . متاسفانه شنیده شده که" این کار ها دانش آموزان را پر رو خواهد کرد !"

26-وضع نکردن مقررات دست و پاگیر  و خشک کلاسی با عث جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموز در کلاس خواهد شد  مهمتر اینکه آنها از معلم و کلاس دلزده نخواهند شد . بعضی معلمان حساسیت زیادی به جنب و جوش گریز ناپذیر شاگردان در کلاس دارند و حتی تنبیه هایی را اعمال کرده و وقت گرانبهای کلاس را به درگیری و تنبیه در مورد مقررات خود ، اختصاص می دهند .( به عنوان مثال کسی به هیچ وجه نباید برگردد و دانش آموز دیگر را نگاه کند ... یا نگاه کرده به پنجره کلاس ممنوع است !)

27-هر چند وقت یکبار نسبت به استفاده از تلویزیون و کامپیوتر و پخش تراکهایی در رابطه با درس ، برای دانش آموزان جالب خواهد بود و در یادگیری خیلی موثر است .

28-متاسفانه جدیت  بیش از اندازه و افراطی و خشک بودن معلم در کلاس باعث عدم علاقه دانش آموزان به وی ، درس و مدرسه خواهد شد و خود را مجبور به " تحمل" معلم و کلاس خواهند دانست  ، حتی این جدیت و سختگیری افراطی باعث شده تا برخی دانش آموزان از ادامه تحصیل در آن رشته جدا" واهمه داشته و مسیر زندگی آنها عوض شود ،  معلمانی که خوش اخلاق بوده و تبسم بر لب داشته باشند در آموزش موفق ترند ، شما هم این را تایید می کنید اگر ؛ در حدی باشد که مورد سوء استفاده قرار نگیرد . (نباید قاطعیت ، مدیریت وتوانایی اداره مطلوب کلاس را با سختگیری افراطی معلم ، اشتباه گرفت )

29-تغییر محل کلاس حداقل ، ماهی یکبار  موجب جلب توجه دانش آموز می شود مانند تشکیل کلاس در کارگاه ، آزمایشگاه ، نمازخانه ، کتابخانه وغیره.

30-یکی از راههای علاقمند کردن شاگردان به کلاس و درس و معلم  و همچنین رفع کدورتهای احتمالی طرفین ، بردن دانش آموزان به گردش علمی کلاسی است حتی بازدید از نمایشگاههای کتاب ، صنایع دستی ، جشنواره های دانش آموزی ، حضور در مزار شهدا برای دانش آموزان متوسطه  ، هواشناسی و غیره با هماهنگی دفتر مدرسه و اداره متبوع ، فواید زیادی دارد ...

در پایان متذکر می شود تمام موارد بالا در کلاس و پایه های مختلف و برای دروس مختلف اعمال شده است و نه تنها وقت برای تدریس و توجه به زمان بندی دروس کم نیامده بلکه شاهد کمترین در گیری ها در کلاس و نیز بازده خوبی در رفتار و عملکرد و حتی میانگین نمرات پایان ترم هم بوده ایم و نکته مهمتر اینکه اگر دانش اموزان بدانند  معلم این کارها را برای ارتقای سطح علمی و آموزشی دانش آموز و حتی به منزله احترام به دانش آموزان انجام می دهد ، هیچگونه سوئ استفاده ای نخواهند کرد ( سوء استفاده به معنای مصطلح همکاران) .



تاريخ : جمعه 28 آذر 1393برچسب:, | 20:51 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

چنانکه آموخته های فرد متناسب با توان و استعدادهای بالقوه اش باشد یا فاصله ای بین توان بالقوه و توان بالفعل دانش آموز نباشد می گوئیم پیشرفت تحصیلی اتفاق افتاده است.
وضعیت فرهنگی خانواده:
در خانواده هایی که والدین از طریق کلام و رفتار به علم دانش آموز و معلم او احترام می گذارند موفقیت تحصیلی در این خانواده ها بیشتر مشاهده می شود. همچنین در خانواده هایی که والدین با کتاب، روزنامه و مطالعه سروکار دارند علاقمندی فرزند هم به مطالعه و بخصوص درس افزایش می یابد.
آرامش روانی و عاطفی خانواده:

در خانواده هایی که فرزندان احساس امنیت روانی می کنند و پیوسته پدر و مادر را حامی و پشتوانه خود می دانند انرژیهای روانی آنها برای تحصیل و موفقیت صرف می شود.

نوع دوستان دانش آموز و ویژگی های آنها:

داشتن دوستان صمیمی، نیکوکار، شاداب، سالم و درسخوان زمینه علمی بودن و به مطالب علمی پرداختن را فراهم می کند. ارتباط با دوستان علمی و تلاشگر، جذب گروه علمی شدن و توانایی های خود را نشان دادن باعث می شود رفتارهای علمی هم شکل بگیرد.

آموزشهای تقویتی:

والدین باید این اصل تربیتی را بیاموزند که همه دانش آموزان در یک زمان ثابت به یک سطح یادگیری نمیرسند بلکه زمان برای آنها متفاوت است. گاهی لازم است ساعات درسی افزایش یابد و یا استفاده از معلم کمکی، کتاب راهنما، سی دی های آموزشی و حضور در کلاسهای جبرانی بسیار مناسب و مفید خواهد بود.

انجام منظم تکالیف درسی در منزل:

انجام منظم تکالیف، آموخته ها را پایدار میکند. بین دانش آموز و مطالب درسی ارتباط شناختی ایجاد می کند. نظم در انجام کارها و آموزش، مغز را برای یادگیری فعالتر می کند و این دانش آموزان درسها را خوب یاد گرفته و پیشرفت می کنند.

آشنایی والدین با ویژگی های روانی فرزندان:

در خانواده هایی که والدین با ویژگی های روانی و شخصیتی فرزندان خود آشنایی دارند و آنها را ارضاء می کنند، تشویق فرزندان و پاداش دهی به موقع، علاقمندی آنها را برای یادگیری بالا برده و موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.

رفتار معلم و نوع برخورد او در کلاس:

یک تحقیق نشان می دهد 71% دانش آموزان علت پیشرفت تحصیلی خود را "همدلی معلم" با آنها می دانند. آنها گفته اند ما در کلاس با این معلم راحت بودیم و این راحتی باعث می شد ما مطالب را راحت تر یاد بگیریم. یک معلم مهربان و صمیمی می تواند حتی خلاء عاطفی و روانی دانش آموزان را که با مشکلات خانواده ارتباط دارد پر کند. تشویق زبانی معلم و پاداش دادن او انرژیهای روانی فرد را فعال کرده و روز به روز پیشرفت تحصیلی و تعادل رفتاری دانش آموز بهتر خواهد شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

افت تحصیلی چیست و عوامل موثر بر آن کدام است؟


وقتی فاصله بین استعداد بالقوه فرد و استعدادهای بالفعل او مشهود و زیاد باشد می گوئیم افت تحصیلی اتفاق افتاده است. افت تحصیلی فقط تجدیدی و مردود شدن نیست بلکه وقتی که یادگیریهای دانش آموز از توان بالقوه و حد انتظار کمتر باشد افت تحصیلی اتفاق افتاده است.

- ضریب هوشی پایین:

دانش آموزی که ضریب هوشی (آی کیو) او 70 به پایین است طبیعتا در آموزش مشکل خواهد داشت. نباید دانش آموز را با دیگری مقایسه کرد بلکه باید کاری کرد که از استعدادهای حاضر بهترین استفاده را ببریم. احترام به هوش فرزندان، پذیرش آن از سوی خانواده و معلم و تلاش برای فعال کردن آن از ضروریات امور تربیتی است. دانش آموز با داشتن ضریب هوشی متوسط ( 100 ) می تواند به درجات علمی خوبی برسد به شرطی آنکه امکانات روانی، محیطی و آموزشی مناسب هم فراهم باشد.

- بیسواد بودن والدین و عدم رفع اشکالات درسی دانش آموز:

بیسواد بودن والدین و ناتوانی آنها در هدایت تحصیلی فرزندان و رفع اشکالات درسی آنها یکی از عوامل مهم افت تحصیلی دانس آموز است. هوش و توان تحصیلی در این خانواده ها آسیب می بیند و فرزند روزبروز از نظر اعتماد بنفس به تحلیل می رود. بهتر است والدین به سوی با سواد شدن قدم بردارند و آموزش ببینند تا بتوانند با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند و به آنها در یادگیری کمک کنند.

- مدرسه هراسی و ترس از معلم:

گاهی مدرسه هراسی و ترس دانش آموز از معلم آنقدر بالاست که تعادل روانی و رفتاری او را بهم می ریزد. اضطراب در احساس دانش آموزان اثر می گذارد، تمرکز ذهن را مختل می کند و هیجانات فرد از تعادل خارج می شود. دانش آموز در کلاس باید بتواند از معلم سوال کند و پاسخ بشنود. نباید دانش آموز پیش دیگران مسخره شود. تنبیهات شدید معلم هم باعث مدرسه گریزی دانش آموز می شود.

- نداشتن ارتباط بین والدین و مدرسه:

نبودن رابطه بین اولیاء و مدرسه باعث فراموش شدن معلم و دانش آموز می شود. ضعفهای او پنهان می ماند، اشکالات رفتاری و درسی رفع نمی شود. داشتن نمرات پایین و تکرار آنها بی کفایتی دانش آموز را تقویت می کند و ادامه این روند افت تحصیلی را بدنبال خواهد داشت. در مدرسه باید شرایطی فراهم شود که والدین بتوانند با آرامش و عزت نفس با مدیر، معلم و فرزند خود ارتباط برقرار کرده و درباره اخلاق، رفتار، درس و تلاش او جویا شوند.

- نبودن آرامش روانی و عاطفی در منزل:

عدم امنیت روانی در منزل، انداختن ترس و لرز بر جان فرزندان، کتک کاری بین زن و مرد، طلاق و جدایی، اعتیاد والدین، فقر و نداری، مهاجرت های تحصیلی و... از جمله عواملی هستند که در افت تحصیلی فرزندان بسیار موثرند. نمی توان بد زندگی کرد اما خوب تربیت نمود، بلکه در منزل باید زمینه های آرامش روانی، عزت نفس، پذیرش فرزندان، احترام به آنها، کنترل واژه ها و گرامی داشتن تلاش فرزندان در نظر گرفته شود تا دانش آموز با راحتی خیال، احساس ارزشمندی و احساس امنیت روانی به تلاش و تحصیل خود ادامه دهد.

- بکار بردن واژه های تحقیر آمیز در منزل:


نوع واژه هایی را که والدین در منزل بکار می برند اگر تحقیر آمیز و همراه با توهین باشد و این روند ادامه یابد آثار سوء روانی در فرزندان و حتی خود والدین می گذارد. واژه های منفی احساس بی کفایتی را در فرزندان تقویت می کند. دانش آموز خود را شایسته آموختن نمی داند و می گوید: من توان خواندن این درس را ندارم و یا من هرگز به جایی نمیرسم. این نگرش و خودپنداره دانش آموز درباره خود، ریشه در دوران کودکی و خانواده دارد. توهین به هوش دانش آموز و مسخره کردن نمره دریافتی او و مقایسه کردن فرزند با دیگران و همچنین بد گویی پشت سر معلم دانش آموز و به استهزاء گرفتن آموزش و پرورش از سوی "والدین ناوارد" از عوامل مهم افت تحصیلی فرزندان است. والدین اگر فرزندان سالم، نیکوکار و درسخوان می خواهند اولین کار این است که باید در منزل واژه های خود را کنترل نمایند. کلماتی را بکار ببرند که شادابی، خودارزشمندی، تلاش و "خودپنداره مثبت" را تقویت کند.

- روش مطالعه غلط و معنی دار نبودن آموخته ها:

خوابیده درس خواندن، قدم زنان درس خواندن، در جای بسیار نرم نشستن، نزدیکی زیاد چشم به کتاب، رعایت نکردن استراحت در طول مطالعه، نداشتن تمرکز و دقت، شلوغ بودن روی میز مطالعه و... باعث می شود یادگیری به نحو مطلوب اتفاق نیافتد و ما نتوانیم در امتحان نمره مناسب بگیریم.

- کارا نبودن معلم در تدریس:

معلم باید با علم روانشناسی و تدریس روز آشنا باشد. از دانش آموزان درباره شیوه تدریسش نظرخواهی کند و با همکاران موفقش مشورت کند.

- اختلات شخصیتی و مشکلات جسمانی کودک:

گاهی علت افت تحصیلی دانش آموز به ویژگی های روانی و شخصیتی فرد برمی گردد. بیش فعال بودن کودک، اختلال سلوکی، افسردگی های خفیف، نگرانی از خانواده، مهاجرت از مدرسه قبلی، آزار و اذیت دانش آموزان، طلاق و جدایی، بی سرپرست بودن یا بد سرپرست بودن دانش آموزان و مشکلات شخصیتی دیگر می تواند افت تحصیلی رابرای فرزند فراهم کند. گاهی علت مشکلات تحصیلی و یادگیری دانش آموز مشکلات فیزیولوژیکی و بدنی است. کم خونی، بیماری قند، داشتن انگل، اختلال در غده تیروئید، صرع خفیف و ناشناخته و... از جمله عواملی هستند که می تواند در تحصیل دانش آموز اثر گذاشته و افت تحصیلی را بوجود آورند.

- اضطراب در امتحان و ترس از نمره کم:

اضطراب در امتحان اگر شدید باشد تمرکز فرد، مختل شده و پردازش مطالب در ذهن بهم می ریزد و باعث افت تحصیلی می شود.



تاريخ : جمعه 28 آذر 1393برچسب:, | 20:50 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

نکاتی در مورد بهبود رفتار دانش آموز در سطح فردی ، کلاس و مدرسه/و مدیریت زنگ تفریح

اماديدگاه دوم که غیرمداخله گراست معتقداست  که دانش آموزان درزنگ تفريح بايدکاملاً آزادباشندتابتوانندبه فعاليت هاوبازي هاي موردعلاقه خودبپردازند.دنباله روي ازاين ديدگاه نيزممکن است درمواردي به رشدفرهنگ ضدمدرسه منجرشود.استفاده ازآزادي منجرمي شودکه اين امرمي تواندبه خصوص اثرمخربي بريادگيري دانش آموزان داشته باشد.
درسالهاي اخيردربسياري ازکشورهاي پيشرفته نوآوري هايي درجهت بهبودرفتاردرکلاس وحياط مدرسه انجام شده وروش هاي جديدبراي مديريت زنگ تفريح به خوبي درجهت کاهش رفتاراختلال زا  مورد استفاده قرارمي گيردکه به  برخي ازآنهااشاره مي شود.

بقيه در ادامه ي مطالب



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 22 آذر 1393برچسب:, | 16:35 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

روش پژوهش در عمل یا اقدام پژوهی، در سال های اخیر، مورد توجه بسیاری از متفکران و متخصصان دست اندرکار پژوهش قرار گرفته است و درباره ی آن نظریه پردازی های زیادی صورت گرفته و نیز کتاب های فراوانی نگاشته شده است.

منطق روش پژوهش در عمل، همان منطق چگونگی انجام دادن پژوهش در عمل و اجرا است. این منطق که به خرد و دانش غیر رسمی عامه ی مردم بستگی دارد، میان پژوهشگران نیز شناخته شده است.

کورت لوین در سال 1994 مبادی اصطلاح «پژوهش در عمل» را ابداع کرد و فرایند اجرای آن را بر سه اصل بنیان نهاد:

برنامه ریزی – حقیقت یابی - اجرا

نگاه کنید: اطلاعات مربوط را جمع آوری کنید. وضعیت موجود را شرح دهید.

فکر کنید: کشف کنید چه چیز اتفاق می افتد. تفسیر کنید و چرایی و چگونگی آن را مطرح سازید.

عمل کنید: برنامه ریزی کنید – اجرا کنید – ارزشیابی کنید.

بی تردید، هر شیوه ای که برای اجرای پژوهش در عمل به کار گرفته شود به شدت تجربی است. زیرا پژوهشگر را وا می دارد که پدیده های مورد بررسی را به دقت مشاهده و به روشنی تعریف کند. درک موضوع پژوهش، تنها تشخیص روش مناسب برای انجام دادن کار نیست. بلکه بررسی روش های مختلف برای ایجاد آگاهی و خلق معرفت است. بنابراین، انجام دادن پژوهش های کیفی، نه تنها هرگز پایان راه نیست، بلکه به درستی آغاز راه است. چون، هر پژوهش در عمل، کاوشی است برای درک و ایجاد یک معنی، و ایجاد هر معنی زمینه یا جوّی را فراهم می آورد که مشکلات تازه و جدیدی شناسایی شوند.

تحقیق در عمل، یک حرکت متعهدانه و هدف دار است. به سخن دیگر، یک عمل استراتژیک است. عمل های استراتژیک، یعنی فعالیت های آگاهانه، قصد شده و هدف دار، همراه با تعهدهای اجتماعی.

این نوع دانش، برای پژوهشگران حیاتی است و به کمک آن می توانند داور حقیقت باشند، حکم بدهند و به قوانین یا اصول موضوعی، برای اثبات اعتبار چنین دانشی نیاز نداشته باشند.

امروزه، پژوهش در عمل، توسط پژوهشگرانی صورت می گیرد که در موقعیت های اجتماعی – آموزشی درگیری هایی دارند و هدفشان بالا رفتن فهم و استدلال در اوضاع و احوال پیرامون است. ذکر این نکته ی ظریف هم خالی از اعتبار نیست که بهترین حالت در این گونه پژوهش ها این است که با تشریک مساعی افراد درگیر انجام گیرد تا گروه های پژوهشگر کیفی، قدرت و اعتبار بیشتری به دست آورند.



تاريخ : جمعه 14 آذر 1393برچسب:, | 12:46 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

تعاریف پرخاشگری
روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.

 

گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن لگد زدن گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود

بقيه در ادامه ي مطالب

 



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 14 آذر 1393برچسب:, | 12:40 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |

* توجه نكردن دانش‌آموزان به خط زمينه دفتر و تخته كلاس.

* اضطراب و نگراني دانش‌آموزان هنگام نوشتن.

* نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن.

* نداشتن آ‌مادگي جسماني، رواني، روحي.

* وجود اختلالات يادگيري در دانش‌آموزان.

* نداشتن هدف و انگيزه براي زيبانويسي.

* مواجه شدن دانش‌آموزان با حجم زياد تكاليف.

* تندنويسي تكاليف.

* استفاده از خودكار، روان‌نويس و وسايل مشابه آن.

  * استفاده از ابزار نامناسب از جمله مداد كوتاه و كاغذ بدون خط .

* بي‌دقتي براي تميز و مرتب نوشتن.

* تراكم بيش از حد شاگردان در كلاس و نداشتن فضاي مناسب و كافي براي نوشتن.
* دادن تكاليف نامناسب و بدون تناسب با توانايي كودكان.

* واكنش‌هاي منفي و نامناسب بعضي اوليا در برخورد با نوشته‌هاي دانش‌آموزان.

* جدي نگرفتن يادگيري خط از طرف خانواده و مدرسه .

* نبود انگيزه، حوصله و دانش لازم نزد برخي معلمان و اوليا  براي آموزش خط به دانش‌آموزان.

* بدخطي بعضي از والدين، سرمشق نامناسبي براي كودكان است.

* اجرا نكردن تمرين‌هاي لازم توسط دانش آموزان .

* عدم توجهي والدين و معلمان  به چپ دست و راست دست بودن دانش آموز هنگام نوشتن.

* عدم توجه به زيبايي هنري خط كه باعث تقويت روح لطيف در كودكان مي‌شود.

راهكـــارهاي رفـــع بدخطـــي

    براي رفع بدخطي دانش‌آموزان، از سوي معلمان و پژوهشگران راهكارهاي فراواني براي اوليا گرامي معرفي شده است كه به ذكر آنها مي‌پردازيم:

* در كلاس اول ابتدايي به فكر خوش خطي فرزند خود باشيد.

* اوليا با اصول صحيح نوشتن آشنا و داراي خط خوش باشند.

* انگيزه آموزش خط زيبا به فرزندان در اوليا وجود داشته باشد.  

* اوليا در مورد خط فرزندانشان راتوبيخ نكنندو بارفتارخود در ميان دانش‌آموزان تبعيض قايل نشود.

* علاقه و انگيزه براي صحيح نوشتن و زيبانويسي را در فرزندانمان تقويت كنند.

* به تفاوت‌هاي فردي و نقاط قوت و ضعف دانش‌آموزان توجه شود.

* از الفاظ مناسب و زيبا مانند بسيار خوب، عالي، آفرين فرزندم و ... در تأييد نوشته‌هاي فرزندانتان استفاده كنيد.

* هرگز نبايد نوشته هاي فرزنداتنان را خط بزنيد ، زيرا انگيزه زيبا نوشتن را در آنها از بين مي‌برد



تاريخ : جمعه 14 آذر 1393برچسب:, | 11:56 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |
صفحه قبل 1 صفحه بعد